• ۱۴۰۳ شنبه ۳ آذر
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
بانک ملی صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 5823 -
  • ۱۴۰۳ چهارشنبه ۱۰ مرداد

با رييس‌جمهور ملاقات كردم

ماني جهانپور

ساعت ۷ صبح يكشنبه ۳ تير براي ضبط مستند نسل زد همراه با دكتر مسعود پزشكيان در يك استوديو جمع شديم. پيش از ورود او، فضاي صحبت‌ها مثبت نبود و همان ناراحتي‌ها و دلخوري‌هايي كه خارج از استوديو در جامعه بود، در جمع ما هم وجود داشت و اين مساله در حدي بود كه انتظار داشتيم فضاي گفت‌وگوي ما با دكتر پزشكيان به سمت تندي بكشد. اما با ورود او فضا تغيير پيدا كرد؛ با او احساس راحتي كرديم. او گويي آشناي قديمي همه‌مان بود. برخلاف بسياري از مقامات سابق و فعلي كشور كه حتي دقيقه‌اي نمي‌توان تحمل‌شان كرد، مي‌توانستيم شفاف اعتراض و ناراحتي‌مان را به او بگوييم و او هم بدون توهين و تكذيب حرف‌ها را بشنود، و پاسخ بدهد. شايد بسياري از پاسخ‌هايش قانع‌كننده و كافي نبود اما مي‌فهميديم كه نمي‌خواهد سوالات ما را بي‌جواب بگذارد. ما حس نمي‌كرديم كه او از روي ناچاري آنجا نشسته است؛ او واقعا مارا دوست داشت و ما هم اين را درك كرديم و متقابلا دوستش داشتيم. با كاپشن‌هايش شوخي كرديم و با شوخ‌طبعي دوست‌داشتني‌اش پا به پاي ما به شوخي ادامه داد. پويا چندتا از ميم‌هايي كه برايش ساخته بودند را به او نشان داد، كيف كرد! ما احساس مي‌كرديم با يك دوست و معتمد برخورد داريم.  در همان آغاز پيش از شروع ضبط به او گفتم: «راه سختي در پيش داريد »، پاسخ داد: «قطعا همينطوره، اما براي كشور تا آخر مي‌ايستيم. »از او پرسيديم اگر پيروز نشديد چي؟ گفت «جاهاي ديگه كار مي‌كنيم تا بتونيم كشور را درست كنيم؛ مهم منافع كشور و مردم هست كه از اين وضعيت دربيايند. » او نيامده بود تا برنامه‌اي ضبط كند، نمايشي اجرا كند و برود؛ واقعا آمده بود تا باهم گپ بزنيم و در كل آن نزديك به 4 ساعتي كه مشغول ضبط بوديم، لحظه‌اي احساس غريبگي يا راحت بودن نكردم و به اندازه يك دورهمي دوستانه صميمي از آن لذت بردم. كليدواژه‌اي كه مدام به‌كار مي‌برد: حق با شماست. ما را زيرسوال نبرد، درك و سواد ما يا عمق مسائلي كه مطرح كرديم را زيرسوال نبرد؛ نگفت به سن شما نمي‌خورد، شما هنوز آنقدر بلد نيستيد، سابقه اجرايي نداريد. مسوولانه ايستاد و هرچه مي‌دانست و به آن معتقد بود گفت؛ شفاف اشتباهات و خطاهاي گذشته‌ خودش و هم‌نسلان و همكارانش را پذيرفت و  از مسير و راه‌هاي اصلاح‌ آن اشتباهات گفت. استوار بود و مطمئن؛ نه به پيروزي در انتخابات، بلكه به باورها و مسير شخصي خودش. 
در هنگام استراحت ميان كار، نزديك به ۱۰ دقيقه با او صحبت كردم. گفتم شما را انسان صادق، شفاف، پاكدست و شريفي مي‌دانم، چگونه در سيستم دولتي ايران كه سرشار از فسادهاي متنوع و حتي عرفي است مي‌توانيد كار كنيد؟ يا بايد بايستيد و جمعش كنيد، يا آغشته شويد يا كنار برويد. كدام مسير شماست؟ گفت كه بايد ايستاد و جمعش كرد اما نه با روش‌هاي از رده خارج اين دوستان! با شيوه‌هاي علمي مورد تاييد كارشناسان و شيوه‌هاي تجربه‌شده و متداول جهان؛ به سوابق كشورها نگاه كنيم و كارهاي موفق مشابه را الگو بگيريم و استفاده كنيم. درباره هم‌نسل‌ها و دوستان خودم، درباره طيف رقيب و درباره اقتصاد هم فرصت يافتم با او كوتاه صحبت كنم كه در فرصت ديگر آن را شرح مي‌دهم. وقتي از كنارش بلند شدم، به او گفتم: «آقاي دكتر، تكليف من با شخصيت دكتر پزشكيان روشن شد ».
آن آرامش و اطمينان او، استوار بودن بر اصول اخلاقي و فكري‌اش، و صداقت و شفافيتش من را جذب او كرد. در سه هفته كارزار انتخاباتي؛ من و دوستانم براي او و در اصل براي ايران هرقدر زمان و توان كه داشتيم و مي‌توانستيم، گذاشتيم و از هيچ كاري كه فكر مي‌كرديم مي‌تواند اثرگذار باشد، دريغ نكرديم. آن گروه‌ها كه در طيف‌هاي مختلف داخلي و خارجي، با تحقير، تهديد، توهين، و با متشنج كردن فضا و تحت فشار گذاشتن هميشه تلاش مي‌كنند مردم را از مسير رشد و توسعه و تعادل و زيست در كنار هم خارج كنند و به نوبه خودشان پيروز ميدان شوند، با پيام و پاسخ روشن ملت مواجه شدند؛ اين رفتارهاي تنش‌زا و هدفمند و اين تندروي‌ها (از هر‌گونه) انتخاب و مسير عموم مردم ايران نيست. مردم ايران، چه كساني كه رأي دادند و چه كساني كه رأي ندادند، توهين و تحقير و تهديد را مسير درست و مطلوب زيست اجتماعي نمي‌بينند. فرهنگ كهن مردم بزرگ ايران، همواره الگوي ملت‌ها و كشورهاي گوناگون بوده و هست و انتخاب و رواج مسيري كه همراه با تندروي و تنش باشد، در دايره بزرگ و همه‌شمول اين فرهنگ نمي‌گنجد.
پيروزي دكتر مسعود پزشكيان در انتخابات 15 تير، اميدبخش و شادي‌بخش بخش بزرگي از مردم ايران بود؛ حتي از كساني كه حاضر نبودند به دلايل روشني پاي صندوق رأي بيايند، پيام اميد به آينده و روشني شنيده‌ام. پزشكيان به آن عبارت مشهوري كه در پايان همه سخنراني‌هايش مي‌گويد اعتقاد قلبي دارد: «خاك پاي مردم ايران ». اميدوارم خداوند به او تواني اعطا كند و او را حفاظت كند تا در برابر مشكل‌ها و سختي‌ها، نااميدي‌ها، كارشكني‌ها و آزار و اذيت‌ها و سنگ‌اندازي‌ها استوار بماند و بايستد و همچون هميشه زندگي‌اش، در برابر ملت ايران سربلند باشد. در پيام پيروزي دكتر مسعود پزشكيان حرف مهمي گفته شد كه اعتقاد دارم پيمان او با ملت ايران است: «تنهاي‌تان نمي‌گذارم، تنهايم نگذاريد! »
دانشجو -  فعال  فرهنگي

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون